جهت یادآوری برای خوانندگان محترم بیان میکنیم که «تقلید در اصول دین جایز نیست». [1] و اصول دین عبارتند از: توحید، نبوّت، امامت، عدل و معاد روز قیامت. همچنین یادآور میشویم که اصول دین را را باید خودمان ولو با استدلالات ساده به آن معتقد شویم. امروز در بیانی ساده و روان «ضرورت امامت، پس از نبوّت» را بیان میکنیم.
قبلا در بحث ضرورت وجود انبیاء الهی ثابت شد که وجود پیامبران الهی برای شناساندن راه و طریق عبودیت و قرار گرفتن ما انسانها در مسیر هدایت، لازم و ضروری است تا اینکه به عنوان واسطه میان بندگان و خداوند، امر و نهی های الهی را از جانب خداوند برای ما بیان نمایند. حال نکته در اینجاست که تا قبل از پیامبری رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در سلسله نبوّت، هر پیامبری ضمن تصدیق پیامبر قبل، ادامه دهنده و کامل کننده دین خدا برای مردم بوده و مردم از طریق وحی با وجود واسطههایی که همان پیامبران باشند با پروردگار خود در ارتباط بودند.
با پیامبری حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و بیان اینکه ایشان آخرین پیامبر و فرستاده مستقیم خداوند برای مردم و بشریت میباشند در واقع به حسب ظاهر میرفت که ارتباط مردم با خالق خود قطع گردیده و راهی برای بیان معارف الهی موجود نباشد. از طرفی نیز همه میدانستند که پیامبر اسلام نیز مانند بقیه مردم دارای عمر معمولی بوده روزی از میان مردم خواهند رفت. حال این سوال باقی میماند که پس تکلیف مردم برای آشنایی با مسئوایتشان در مقابل خداوند، چه راه حلّی میتواند وجود داشته باشد؟
ممگن است گفته شود پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با آوردن قرآن حجت را بر همه مردم تمام کرده است! در جواب میگوییم درست است که قرآن به عنوان معجزه جاوید پیامبر برای همیشه تا پایان دنیا باقی خواهد ماند ولی با یک برسی و نگاه اجمالی در مییابیم که اکثر مواردی و مسائل در قرآن به صورت کلی آمده و جزئیات آن بیان بیان نشده است. به عنوان مثال قرآن امر به نماز خواندن نموده است ولی آیا در قرآن آمده است که مثلا نماز صبح چند رکعت است و نماز ظهر و عصر چند رکعت؟ از طرف دیگر میدانیم که پیامبر اسلام نیز در مدت عمر محدود خود، فرصت تشریح تمام احکام را پیدا نکرده بودند. از این رو باید امامانی پس از ایشان باشند تا به تشریح و توضیح درست مسائل و احکام دینی بپردازند و مردم از این طریق نسبت به تکالیف خود آگاه شوند.
پینوشت:
[1]. رساله و توضیح المسائل مراجع تقلید، مسئله 1